حرف نگفته

تو یه صفحه از دفترچه خاطراتش نوشته :

؛  می دونی ...

   من همیشه از فکر کردن به آدمهای گذشته زندگیم می ترسم
   چون اگه اذیتم کرده باشن یادشون آزارم میده
   و اگه دوسشون داشته باشم
   یادشون دلتنگم می کنه ...

   می دونی عزیزم
   تو جزء اون دسته از آدم هایی هستی که هر موقع یادت بیافتم
   دلتنگت می شم .
؛

با خودم فکر کردم :
اون که همیشه دلتنگته  ...